یافتن معادل مناسب برای یک به یک کلمات متنی که به زبانی دیگر نوشته شده است را ترجمه می گویند.
از زمان گذشته تا به امروز، ترجمه همواره باعث برقراری ارتباط فرهنگی و زبانی میان اقوام و ملت های مختلف شده است. در ایران سابقه ترجمه به دوران هخامنشیان برمی گردد که در آن زمان کتیبه ها به زبان های رایج دیگرهمچون زبان پهلوی، اکدی و ایلامی به تحریر در می آمدند.
زبان پارسی دوران هخامنشیان و مادها با فارسی تفاوت های بسیاری داشت، در آن دوران خط بابلی و عیلامی بین مردم رواج داشت و پادشاهان به چند زبانه بودن خود بسیار مغرور بودند.از طرفی به دلیل وسعت زیاد این امپراطوری ها و ارتباط شان با دیگر قوم ها تبادلات فرهنگی گسترش بیشتری پیدا کرد و همین امر نیاز به ترجمه را در آن دوران افزایش داد.
نهضت ترجمه:
سرآغاز نهضت ترجمه به اواخر نیمه اول قرن دوم هجری یعنی در دوران سلطنت منصور باز می گردد. ایرانیانی از جمله ابن مقفع در پیدایش این نهضت نقش به سزایی را ایفا کرده اند ، ایشان کتاب های زیادی را از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد؛ به عنوان مثال کتاب هایی مانند کلیله و دمنه، آیین نامه، سخنوری خرد و سخنوری بزرگ همگی توسط ایشان به زبان پهلوی برگردانده شده است.
در واقع به مرور نهضت ترجمه به اوج خود رسید و مترجمان زیادی دست به کار شدند و آثار زیادی را از زبان های مختلف ترجمه کردند.
معرفی سه دوره نهضت ترجمه:
اولین نهضت مربوط به دوران ساسانیان به ویژه در زمان پادشاهی انوشیروان است که همزمان با تاسیس جندی شاپور ، علومی مانند یونانی، رومی و … به زبان پهلوی ترجمه شد.
دومین نهضت ترجمه در اواخر قرن دوم هجری قمری، با تاسیس یک دارالترجمه، به اوج پیشرفت خود رسید و آثار و کتب بسیاری در زمینه ی طب و دیگر علوم یونانی ترجمه شدند. در واقع در این دوره کتبی از علوم طب، نجوم، ریاضیات، الهیات، منطق و فلسفه و … برای ترجمه انتخاب شدند که ارزشی برای تاریخ قائل نبودند. اما با گسترش روابط ایران با کشورهای اروپایی، نیاز به علم ترجمه بیش از گذشته شد.
سومین نهضت به اواسط دوران قاجار برمی گردد که علم ترجمه با ورود مسئولان نظامی و علمی خارجی به ایران آغاز شد و با تاسیس دارالفنون در دوره ی ناصرالدین شاه، نهضت ترجمه به بالاترین درجه رشد خود رسید. همچنین دارالطباعه و دارالترجمه همایونی نیز به چاپ و نشر ترجمه داستان های اروپایی که مترجمان دارالفنون انجام میدادند پرداخت.
از اولین کتاب های ترجمه شده از کشورهای اروپایی به فارسی میتوان به کتب نظامی و تاریخی مانند کتاب های پطر کبیر، شارل دوازدهم، انحطاط و سقوط امپراطوری روم اشاره کرد.
از همان ابتدا اندیشمندان دوره قاجار، شناخت از جهان و پدیده های نو را یک امر مهم و ضروری می دانستند که همین ضرورت، رشد روز افزون ترجمه آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و افزایش آگاهی مردم را در پی داشت.
تغییرات و تحولات زبانی در ایران
با به وجود آمدن سلسله ساسانی و زبان پهلوی، ارتباط با دیگر زبان ها و کشورهای مختلف به اوج خود رسید و شاهان این سلسله ها بیش از پیش مشوق گسترش علم ترجمه شدند. مترجمان این دوره با ترجمه ساده کتب متون مختلف، نظر خوانندگان را به خود جلب می کردند ؛ و گاهاً در ترجمه مطالب را حذف یا اضافه می کردند و متناسب با نیازهای خوانندگان به رشته ی تحریر در می آوردند؛ در واقع متن ها در ترجمه دچار یک سری تغییرات می شدند.
همزمان با سلسله ساسانی، در مراکز علمی همچون جندی شاپور و تیسفون، آثار بسیاری از زبان های سانسکریت، یونانی، لاتینی و سریانی به زبان پهلوی ترجمه شد و با گذشت زمان ترجمه متون چینی نیز گسترش پیدا کرد. از معروف ترین آثار ترجمه شده از زبان سانسکریت به زبان پهلوی می توان به کتاب کلیله و دمنه اشاره کرد.
همچنین با تاسیس بیمارستان ها و مدارس پزشکی، بسیاری از کارکنان که به زبان لاتین یا عربی صحبت می کردند در کنار فارسی زبانان مشغول به کار شدند که این خود منجر شد وقایع نامه و دایرةالمعارف هایی به زبان عربی تالیف شود.
اکثر آثار ترجمه شده درزمان سلسله ساسانی از زبان لاتین و یونانی به زبان پهلوی بود. پس از حمله اسکندر مقدونی یعنی 330 قبل از میلاد، به دلیل جنگ و درگیری هایی که رخ داده بود بسیاری از اطلاعات علمی و تاریخی ایرانیان از بین رفت تا این که در این دوران این اطلاعات از طریق ترجمه بازگردانی شد.
ترجمه در کتب مذهبی
پس از گسترش قلمرو امپراطوری و ارتباط بیشتر با کشور های همسایه، بسیاری از ایرانیان با ترویج مکتب اسلامی، تحول عظیمی را در ساختار زندگی خود تجربه کردند.
از جمله این تحولات اصول خط بود، به دلیل شباهتی که زبان پارسی با زبان عربی داشت، دانشمندان و محققان در صدد ترجمه کتاب قرآن به زبان فارسی بر آمدند و قرآن این کتاب آسمانی را به صورت کلمه به کلمه ترجمه نموده و سپس به تفسیر آن پرداختند.
پیشرفت ترجمه در ایران
در قرن چهارم و ششم، ترجمه به زبان فارسی در ایران شدت گرفت به طوری که آثار ملی زیادی از علوم پزشکی، جغرافیا و فلسفه و … در اختیار ایرانیان قرار گرفت.
از آن جایی که زبان عربی و فارسی بسیار شبیه به هم بودند بسیاری از دانشمندان آثار خود را به زبان عربی می نوشتند برای مثال شخصی مانند فخرالدین راضی که فقیه و فیلسوف بود آثار خود را به زبان عربی منتشر می کرد. عربی در ایران در سده ی میانی زبان مشترکی به حساب می آمد. علاوه بر راضی، محمد توسی و غزالی نیز از افراد و دانشمندان دینی بودند که آثار خود را به زبان عربی می نوشتند.
آثار فلسفی و علمی بسیاری را می توان پیدا کرد که متن های دوزبانه_فارسی و عربی_ در آن دیده می شود. این کتاب ها معمولا در زمان های بعد از فارسی به ترکی، اردو یا هندی ترجمه شدند.
این پیشرفت ترجمه در ایران به حدی بود که در دنیای اسلام زبان فارسی دومین زبان پراهمیت شناخته شد و در حال حاضر نیز در رتبه دوم جدول رقابتی قرار دارد.
تاریخچه ترجمه رسمی در ایران
در سال 1316، ترجمه رسمی در ایران به عنوان حرفه ای قانونی به تصویب رسید. در دوران بعد از انقلاب اسلامی مترجمان رسمی یک تشکل صنفی را برپا کردند که در تاریخ 16 آبان سال 1364، تعدادی از مترجمان رسمی در تهران کنار هم جمع شدند و این صنف را پایه گذاری کردند.
پس از گذشت حدودا 10 سال در آبان 1379 مترجمان رسمی موفق به دریافت پروانه به عنوان مترجم رسمی شدند.
امروزه در ایران حدودا 534 مترجم رسمی در حال فعالیت هستند؛ زبان هایی که مترجمان قادر به دریافت پروانه رسمی هستند عبارت است از: زبان های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ترکی استانبولی و ترکی آذربایجانی، ایتالیایی، روسی، اسپانیایی، چینی، ارمنی و اردو.
در این مقاله نگاهی گذرا به تاریخچه ترجمه و روند پیدایش آن پرداختیم. امیدواریم این اطلاعات برای شما به خصوص دوستداران علم ترجمه مفید بوده باشد.